مهدکودک مهرآیین

تلفن تماس: 03432150048

استفاده بهینه از لحظات یادگیری

استفاده بهینه از لحظات یادگیری

استفاده بهینه از لحظات یادگیری

دو کودک می خواهند با یک وسیله بازی کنند و شروع به دعوا می کنند.

پسری که وقتی به میز میرسد آرنجش با لیوان شیر برخورد میکند و میریزد.

یک کودک 4ساله که توجهش در حیاط مدرسه به حشره ای که روی یک برگ حرکت میکند جلب میشود.

هر روز، برنامه یادگیری کودکان، سرشار از لحظات یادگیری است. لحظات بزرگ مثل مرگ یکی از عزیزان یا یک دوره پاندمی. لحظات کوچک مثل یک صحنه افتتاحیه. حتی کوچکترین لحظات هم پتانسیل زیادی برای یادگیری دارند. اما چه چیزی یک لحظه را «لحظه یادگیری» می کند، و چگونه مربیان کودک میتوانند یک رویداد روزمره را به چنین تجربه یادگیری تبدیل کنند؟

در این مقاله به مفهوم لحظات یادگیری پرداخته شده و اینکه چگونه میتوان این لحظات را هر روزه برای کودکان در حال رشد ایجاد کرد؟ توضیح میدهیم که چگونه مربیان میتوانند از اکثر لحظات برای آموزش به کودک و کمک به یادگیری او استفاده کنند. در ادامه چند راهکار کلیدی بیان می شود.

تعریف لحظات یادگیری

مفهوم لحظه یادگیری توسط رابرت هاویگرست در کتاب توسعه انسانی و آموزش در سال 1952 رایج شد. این تعاریف در مورد افراد و زمینه های مختلف، متفاوت است. من اغلب به یکی از نویسندگانی که معلم هم هست به نام بث لوئیس مراجعه می کنم، که یک لحظه یادگیری را اینگونه تعریف می کند: “موقعیتی برنامه ریزی نشده که در کلاس به وجود می آید و در آن، معلم، فرصت ایده آلی برای ارائه دیدگاه های متفاوت به دانش آموزان خود دارد.” در ادامه میگوید: ” این چیزی نیست که بتوانید برای آن برنامه ریزی کنید .بلکه فرصتی زودگذر است که معلم باید آن را حس کرده و از آن استفاده کند.”

لحظات یادگیری همیشه به وجود می آیند. در یک محیط پیش دبستانی، کودکان به طور مداوم و فعالانه دنیای اطراف خود را کشف می کنند. این بدان معناست که کنجکاوی‌ها، علایق و حتی رفتارهای اشتباه آنها فرصت‌های زیادی را برای یادگیری ایجاد می‌کند. کودکان می توانند درس های آموخته شده را از طریق لحظات یادگیری، تثبیت کنند، و اینگونه خودشان می توانند به نتیجه برسند. اما برخی از لحظات نیاز به راهنمایی بیشتری از سوی یک مربی دارند تا به کودکان کمک کند مفاهیم یا مهارت های جدید را بیاموزند.

لحظات یادگیری نباید باعث شرمساری کودکان خردسال به خاطر اشتباهاتشان شود. وقتی شما اشتباهی را بیان می کنید ممکن است کودک در ابتدا احساس ناراحتی کند، اما این احساس برطرف می شود. اینها لحظاتی هستند که می توانند نشان دهند که همه ما در حال یادگیری چیزهای جدید هستیم و به روش های جدید رشد می کنیم. اشتباه کردن و خطا بخشی از این روند است.

لحظات ساده یادگیری
هر لحظه ای میتواند به لحظه یادگیری برای کودک بلد شود

لحظات عادی را به رخدادهای یادگیری تبدیل کنید

انعطاف پذیری همراه با هدفمندی در قلب لحظات یادگیری جای دارد. مربیان باید برای استفاده از فرصت های یادگیری غیرمنتظره، هوشیار باشند. آن ها میتوانند با نگاه کردن و گوش دادن به کودکان این لحظات را شناسایی کنند، سرنخ هایی که کودکان به جای میگذارند را دنبال کنند، و دنبال جریانات جالبی باشند که در طول روز اتفاق می افتد. هنگامی که چنین لحظاتی پیش می آیند، مربیان می توانند با استفاده از چند استراتژی کلیدی به این جریانات پاسخ دهند:

  • سوالات باز انتها بپرسید: سوالات باز انتها توجه کودکان را به جزئیات یک لحظه خاص یا رویداد جلب می کند و تفکر آنها را فعال می سازد. برای مثال ممکن است کودکی در یک مرکز آموزشی جذب بازی با یک ابزار جدید شود و بتواند به طرز خلاقانه ای آن را مدیریت کند و به کار گیرد، یا ممکن است گلی را که در نزدیکی زمین بازی شکوفه می دهد، به طور دقیق بررسی کند. شما میتوانید در مورد این کشف جدیدشان از آن ها سوال کنید: “چه زمانی از چیزی شبیه به این استفاده کرده بودید؟ چه جاهای دیگری میتوانید چیزهایی شبیه این را ببینید؟ چه چیز دیگری بویی شبیه به این دارد؟ این صدا را دارد؟ و یا این احساس را به شما میدهد؟”
  • با دقت به پاسخ های کودکان گوش دهید: این کار به شما کمک کرده و راهنماییتان می کند تا بدانید چه جوابی باید داد و یا سوال بعدیتان چه باشد. برای مثال اگر کودک بگوید این اسلایمی که درست کردی من را یاد خمیربازی می اندازد، بپرسید که این دو ماده چه تفاوت ها و چه شباهت هایی دارند.
  • مکالمه را بسط دهید: در این بده بستان ها و مکالمات تعاملی، گفتگوی غنی را تقویت کنید. به عنوان مثال، اگر کودکی به شما بگوید گلی که در نزدیکی زمین بازی پیدا کرده است، او را به یاد اسطوخودوس هایی می اندازد که در جاده در یک سفر خانوادگی دیده است، از او بپرسید که از چه نظر شبیه به هم هستند و چه چیزهایی در ظاهرشان مشترک است. وقتی کودکی در مورد یک رویداد مربوط به گذشته صحبت می کند، از زبانی فاقد ساختار مشخص یا دستور زبانی صحیح استفاده می کند. از دستور زبانی که زمان را به درستی نشان نمیدهد. این نوع گفتگو نه تنها به رشد واژگان و مهارت های مکالمه در کودکان کمک می کند، بلکه دانش محتوا را تقویت میکند و باعث پرورش توانایی های پرسشگری و پاسخ دادن میشود.

لحظات یادگیری در عمل

همانطور که گفته شد، حتی معمولی ترین رویدادهای روزمره نیز می توانند به لحظات یادگیری تبدیل شوند. صحنه های آغازین این رویدادها را در نظر بگیرید…

دعوا کردن

درگیری بر سر اشیایی مانند اسباب بازی ها می تواند چالش برانگیز باشد. توانایی به اشتراک گذاری با گذشت زمان رشد می کند و کودکان خردسال ممکن است هنوز در حال پرورش این مهارت باشند. وقتی متوجه دعوای کودکان می‌شوید، فقط برای پایان دادن به درگیری، آنها را به سادگی از هم جدا نکنید. برای تبدیل این لحظه به لحظه ی یادگیری، می توانید سوالات باز انتها بپرسید، به پاسخ های آنها گوش دهید و مکالمه را ادامه دهید. از هر دو کودک بخواهید مشکل را توضیح دهند، سپس آنها را به سمت یافتن راه حل راهنمایی کنید. این کار به آن ها همدلی، مهربانی و احترام را می آموزد. هر کودک می‌تواند دیدگاه خود را از آنچه رخ داده است به اشتراک بگذارد، و همچنین می‌تواند راه‌های ممکن برای عبور از این تعارض را ارائه دهد.

می‌توانید مکالمه را با ارجاع به دانش قبلی و تجربیات گذشته، مانند خواندن یک کتاب با موضوع درگیری و دعوا، بسط دهید. کلمات یا اتفاقاتی را از گذشته به کودک یادآوری کنید تا بهتر بتواند این موقعیت را شناسایی کند. به عنوان مثال، اگر اخیراً کتاب “چرا دعوا میکنی؟” اثر پت توماس را خوانده اید میتوانید بگویید: “چگونه افراد در موقعیتهای مختلف باهم دعوا میکنند و چگونه مشکلاتشان را رفع میکنند؟”

ریختن یک لیوان شیر

اتفاق پیش می آید! به جای ابراز ناامیدی، از کودک بخواهید به شما کمک کند میز را تمیز کنید. با هم، شیر را با دستمال پاک کنید، سپس میز را بشویید و خشک کنید. در آن لحظه به کودکان یادآوری کنید که لیوان را باید با دو دست نگه دارند و یا جای درست قرار دادن لیوان روی میز را مشخص کنید.

تمیزکاری باید بخشی ثابت از برنامه روزانه شما باشد. کودکان باید بتوانند اسباب‌بازی‌ها و وسایلشان را به مکان‌های تعیین‌شده در قفسه‌ها برگردانند، در جارو کردن زمین کمک کنند و مطمئن باشند که همه زباله‌ها دور ریخته می‌شوند. یادگیری هر مهارت جدید نیاز به تمرین و صبر دارد، بنابراین معلمان باید از این کارهای روزمره نهایت استفاده را ببرند. می توانید به آنها نشان دهید که چگونه وسایل را در قفسه قرار دهند یا بردارند و به آنها کمک کنید کتاب ها را مرتب کنند. به جای اظهار نظر در مورد کارهایی که به درستی انجام نشده است، کودکان را برای تکمیل کارشان از طریق پرسش و گفتگو راهنمایی کنید. به عنوان مثال، وقتی اسباب‌بازی‌ها را کنار می‌گذارند، از کودکان بپرسید: «آیا می‌خواهید در شروع کار به شما کمک کنم یا به شما کمک کنم تا کار را تمام کنید؟» به آنها اجازه دهید تصمیم بگیرند که آیا کمک می خواهند یا خیر و حتماً به تصمیم آن ها احترام بگذارید. در حالی که ما انتظار کمال نداریم، معلمان می توانند به کودکان کمک کنند مسئولیت هایشان را نسبت به فضاهایی که همگی در آن کار می کنیم، بازی می کنیم و زندگی می کنیم بشناسند و عملی کنند.

متوجه یک حشره در زمین بازی میشوید

یک موضوع روزمره مانند یک حشره می تواند به شما کمک کند حس کنجکاوی کودکان را تقویت کنید و فعالیت هایی مبتنی بر طبیعت، براساس علایق و سوالات آن ها ایجاد کنید. برای تبدیل این لحظه به یک لحظه و اتفاق یادگیری، از کودکان بپرسید چه چیزی در مورد این حشره برایشان جالب بود. به آنچه برای آنها جالب است گوش دهید و در نظر بگیرید که چه چیز دیگری می توانید در مورد آن بپرسید یا انجام دهید تا مکالمه را بسط دهید. برای مثال، اگر کودکی متوجه نحوه حرکت حشره شد، می توانید پیشنهاد دهید که آن را در یک شیشه بگذارید(شیشه ای حفره دار) و به طور موقت در کلاس خود قرار دهید تا کودکان بتوانند حرکت آن را تماشا کنند و مشاهدات خود را ثبت کنند.

اگر کودکان در کلاس شما به حشرات علاقه نشان دهند، این لحظه یادگیری می تواند آغاز یک واحد کار یا پروژه کامل بر روی حشرات باشد، و همچنین باعث ایجاد فرصت های بسیار متنوعی برای معرفی و یادگیری مفاهیم و مهارت های جدید میشود. در واقع، یک لحظه کوچک یادگیری می‌تواند به لحظات بزرگ‌تر تبدیل شود که با حس هیجان و کنجکاوی، علاقه و پاسخ‌های کودکان به تعاملات شما با آنها همراه میشود.

به سمت لحظات یادگیری گام بردارید

در بالا توضیح دادیم که یک لحظه یادگیری چیست و مثال هایی از چگونگی تبدیل یک لحظه کوچک به لحظه یادگیری ارائه کردیم. حالا شما به یک روز در محیط خود فکر کنید و لحظه ای مشابه آنچه را که توضیح داده شد شناسایی کنید.

  • ­ چه اقداماتی می توانستید انجام دهید تا آن را به یک لحظه یادگیری با روش های مناسب تبدیل کنید؟ برای مثال در آن لحظه چه سوالات باز انتهایی میتوانستید بپرسید؟
  • چگونه میتوانستید مکالمه را بسط دهید؟
  • آیا با پرسیدن سوال، گوش دادن به پاسخ های کودکان و داشتن یک مکالمه طولانی، کودکان می توانند مفهوم یا مهارت جدیدی را بیاموزند؟

 

این هفته به خود این فرصت را بدهید تا بچه ها و کارهایشان را با دقت بیشتری مشاهده کنید. چه چیزی توجه آن ها را جلب میکند؟ به آن توجه کنید. نگاه کنید، گوش دهید و تشویق کنید. به خود اجازه دهید تا اتفاقات روزمره را به لحظات یادگیری تبدیل کنید.

 

منبع:

HomeResources / Publications / Teaching Young Children / Winter 2022 / Making the Most of Teachable Moments

Karen Walker

 

ترجمه: روشنک رشیدپور

آخرین نوشته های مهرآیین
آموزش های ویژه مربیان و کارکنان

کنجکاوی، میل شدید به یادگیری

کنجکاوی میل شدید به دانستن یا یادگیری چیزی است ما به عنوان معلم و والد باید این میل ذاتی را

آموزش های ویژه والدین و کودکان

راهنمای کامل تربیت کودک(بخش اول)

راهنمای کامل تربیت کودک بخش اول “تربیت کامل کودک” چیست؟ تربیت کامل یعنی تربیت با برنامه. انجام این کار بر: