هوش عاطفی در سالهای اولیه کودکی
خانم میشل هر روز به این فکر می کند که چگونه احساساتش روی آموزش او تاثیر می گذارد. وقتی به مدرسه می رسد اگر احساس ناامیدی کند یا خیلی دستپاچه بوده و فکرش مشغول باشد. یک نفس عمیق می کشد. و راهی برای کنترل احساساتش پیدا می کند تا بتواند کاملا به کار با کودکان و همکاری با مربی کمکی مشغول شود. او به کودکان و خانواده هایشان سلام می کند. زمانی که میخواهند وارد کلاس شوند ازآنها درمورد حالشان سوال میکند. در طول روز کودکان از “تابلو احساسات” کلاسشان استفاده کرده تا حس هایشان را بیان کنند. خانم میشل هم از تابلو استفاده می کند تا در مورد احساسات شخصی اش صحبت کند. او در مورد این که شخصیتهای کتاب ها چه احساساتی دارند، چه چیزی باعث بروز آن احساسات می شود و چگونه احساسات شخصیت ها در طول داستان تغییر می کند، صحبت می کند. خانم میشل از راههای گوناگونی هوش عاطفی را در کودکان پرورش می دهد. و آنها را حمایت و همراهی میکند تا این توانایی را در خود بوجود آورده و بهبود ببخشند.
هوش عاطفی مجموعه قابلیت هایی است که شامل کنترل احساسات شخصی و توجه به احساسات دیگران میشود. احساسات، تاثیرات عمیقی بر دقت، حافظه، یادگیری، توانایی ایجاد ارتباط با دیگران و سلامت روحی و جسمی افراد دارد. پرورش هوش عاطفی ما را در کنترل احساساتمان توانا ساخته و از زیاده روی در انواع حس ها جلوگیری میکند. (برای مثال: از کوره در رفتن در صورت بروز عصبانیت)
کودکان با هوش عاطفی بالاتر، دقت بیشتری داشته، در کلاس فعال تر بوده، می توانند با دیگران ارتباط مثبت بیشتری برقرار کرده، همدل و همراه شوند.
پرورش هوش عاطفی تاثیرات مهم و قابل توجهی بر کودکان و بزرگسالان می گذارد. کودکان با هوش عاطفی بالاتر، دقت بیشتری داشته، در کلاس فعال تر بوده، می توانند با دیگران ارتباط مثبت بیشتری برقرار کرده، همدل و همراه شوند. آنها همچنین توانایی خوبی در کنترل رفتار خود داشته و در مدرسه نمرات بالاتری کسب می کنند. پرورش هوش عاطفی برای بزرگسالان موجب ایجاد روابط اجتماعی بهتر و احساسات مثبت در ارتباط با کار و شغل آنها میشود. همچنین مخصوصأ برای معلمین باعث کاهش استرس و خستگی ناشی از کار زیاد می شود.
پنج مهارتی که هوش عاطفی را افزایش میدهند:
شناخت احساسات خود و دیگران (Recognizing)
درک علت و پیامدهای احساسات (Understanding)
نام گذاری احساسات (Labeling)
بیان احساسات متناسب با زمان، مکان و فرهنگ (Expressing)
کنترل و تنظیم احساسات (Regulation)
این حالت ها به اختصار رویکرد یا تکنیک RULER نام دارند.
موارد فوق روشی تاثیرگذار برای آموزش هوش عاطفی به کودکانی است که آماده یادگیری هستند. این رویکرد، ابزارها و راههای مختلف آموزشی را در زیر مجموعه خود قرار میدهد که تمرکز در این مقاله بر “تابلو احساسات” می باشد. “تابلو احساسات” ابزاری است که با رنگها کد گذاری شده و باعث توانایی در شناخت احساسات و تاثیر آن بر آموزش و یادگیری میشود.
معرفی تابلو احساسات
از یک گروه کودک ۳ ساله بپرسید که “چه احساسی دارند؟” آنها چه جوابی میدهند؟ “عالی، خوب، خوشحال و…”. اگر از یک گروه کودک ۶،۷ ساله این سوال پرسیده شود چه؟ جواب آنها هم احتمالاً خیلی متفاوت از گروه اول نیست. اغلب ما در پاسخ به سوال “حالت چطور است؟” کلمات محدودی برای توضیح احساسات خود به کار میبریم. در حالیکه مراکز آموزشی که به احساسات کودکان اهمیت ویژه میدهند کلمات متنوعی را در اختیار کودکان قرار داده تا برای بیان احساساتشان از آنها استفاده کنند.
تابلو احساسات ابزاری است که مکالمات در مورد احساسات را از کلمات کلی ومعمولی مثل “خوب” به کلماتی دقیق و جزئی تر مثل “کنجکاو، هیجان زده، نگران و …” تغییر میدهد.
نام گذاری احساسات و صحبت در مورد آنها به کودکان و بزرگسالان کمک می کند تا متوجه نقشی که آن حس خاص در طول روز برایشان داشته، بشوند. وقت گذاشتن برای شناخت احساسات و درک و توضیح دلایل به وجود آمدن آنها و همینطور بارش فکری درمورد راه حل ها برای حفظ یا تغییر آن حالت، به کودکان و بزرگسالان کمک میکند تا از احساساتشان به طور مطمئن و کارآمدتری استفاده کرده و یک فضای یادگیری حمایتی به وجود آورند.
تابلو احساسات دو محور دارد. محور افقی که خوشنودی را نشان میدهد که از ۵ – تا ۵ + طبقه بندی شده است. هرچه به ۵ – نزدیکتر باشد یعنی حس خوشنودی کمتر است(مثلاً وقتی که دارید کار خود را از دست می دهید) و هر چه به۵+ نزدیک تر باشد حس خوشنودی بیشتر می باشد (مثلاً زمانی که متوجه شوید به عنوان معلم سال شناخته شده اید). احساسات ما اصولاً حدی بین این دو عدد است.
محور عمودی نشان دهنده انرژی می باشد که در طول روز در بدن خود حس می کنید. حال شما هرچه به منفی پنج نزدیک تر باشد احساس می کنید که از انرژی خالی شده اید. (مثلا زمانی که سرما خورده اید و به سختی می توانید حرکت کنید). هرچه این عدد به مثبت پنج نزدیکتر باشد یعنی بیشترین سطح انرژی که در بدن خود ممکن است حس کنید را دارید. ( مثلا وقتی که ارتقاء شغلی پیدا کردهاید و از خوشحالی می خواهید به هوا بپرید).
این دو محور شامل چهار رنگ است از جمله: رنگ قرمز( ناخشنود، انرژی زیاد)، آبی (ناخشنود، انرژی کم)، سبز (خوشنود، انرژی کم)، رنگ زرد (خوشنود، انرژی زیاد).
بر اساس تجربیات، برای کودکان ۳ تا ۸ سال تابلو احساساتی که فقط رنگی و ساده است بهترین نتیجه را در پی دارد. زمانی که برای اولین بار تابلو احساسات را به کودکان معرفی میکنیم بهتر است هر رنگ را با یک کلمه توضیح دهیم: قرمز=عصبانیت، آبی=ناراحتی، سبز=آرامش، زرد=شادی و خوشحالی. وقتی که بچه ها چگونگی استفاده از تابلو احساسات را یاد گرفتند به کلمات بیشتری برای بیان احساس هر رنگ نیاز دارند. (در مراحل بعدی، آن ها می آموزند که چگونه با اعداد درجه خوشنودی و انرژی خود را مشخص کنند.)
تابلو احساسات به بچه ها این را نشان می دهد که احساسات خوب و بد وجود ندارند. ممکن است ما دوست داشته باشیم برخی احساسات را بیشتر از بقیه درون خود داشته باشیم ولی تمامی احساسات درست هستند. حتی برای آن دسته از احساسات ناخشنودی و ناخوشی میتوان راهحلهایی را به کار گرفت و به طور مثبتی از آنها استفاده کرد و به آنها پاسخ داد به شکلی که حس خوبی در مورد آن داشته باشیم.
استفاده از تابلو احساسات برای پرورش هوش عاطفی
تحقیقات نشان می دهند مهمترین بخش آموزش هوش عاطفی به کودکان استفاده از مدل پنجگانه میباشد. یک راه برای استفاده از این مدل بررسی هر روزه این پنج مورد روی تابلو احساسات میباشد:
شناخت (Recognize)
من چه احساسی دارم؟ حرکات و اشارات بدن (برای مثال طرز ایستادن، سطح انرژی، نفس کشیدن و ضربان قلب) می توانند به ما کمک کنند تا سطح خشنودی و انرژی خود را شناسایی کنیم. فکر کنیم چگونه احساسات ما روی روابطمان با دیگران تاثیر میگذارد.
درک (Understand)
چه اتفاقی باعث شد که من این احساس را داشته باشم؟ زمانی که احساسات در طول روز تغییر میکند به این بیندیشید که چه دلایلی باعث این اتفاق شده است. افراد، افکار و اتفاقاتی را که باعث ناراحتی شما شده شناسایی کنید. این کار کمک میکند تا مدیریت بیشتری انجام داده و یک پاسخ مناسب برای آنها پیدا کنید. درک دلایل به وجود آمدن این احساسات کمک می کند تا به صورت آگاهانه و با آغوش باز با آنها روبرو شوید.
نام گذاری (Lable)
کدام کلمه به بهترین شکل احساسات شما را بیان می کند؟ در صورتیکه کلمات بسیار زیادی در زبان ما برای بیان انواع احساسات وجود دارد، اما اغلب ما کلمات خیلی محدودی را برای توضیح حال خود به کار می بریم. (برای مثال: خوشحال و ناراحت). استفاده از کلمات متفاوت به ما اجازه میدهد تا احساساتمان را دقیق تر بیان کرده و به طور موثرتری با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
بیان احساسات (Express)
چگونه می توانیم احساساتی را که در یک زمان و مکان به ما دست میدهد به طریقی مناسب بیان کنیم؟ راه های زیادی برای ابراز احساساتمان وجود دارد. در زمانی که کودکان احساسات مختلفی را تجربه میکنند راه های متفاوتی برای ابراز احساسات شان به آنها آموزش دهید.
کنترل و تنظیم احساسات (Regulate)
چگونه میتوان یک حس را درون خود حفظ کرد. (اگر میخواهید کماکان آن حس را داشته باشید)؟. یا چگونه میتوان حسی را از خود دور کرد؟(اگر نمیخواهید دیگر درگیر آن حس باشید). در نظر گرفتن راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت برای کنترل احساسات، بخشی مهم از این حالت می باشد. افرادی که راهکار های متنوعی برای کنترل احساسات دارند و در موقعیت های مختلف از بین آنها انتخاب میکنند، توانایی بیشتری در کنترل احساسات مختلف داشته و می توانند این راهکارها را در مورد افراد دیگر نیز به کار گیرند.
راهکارهایی برای کنترل احساسات:
– نفس عمیق کشیدن
– صحبت کردن با خود و انرژی مثبت دادن (مثلاً “من می دانم که می توانم این کار را انجام دهم”)
– از زاویه دیگری به عکسالعملهای منفی دیگران نگاه کردن (مثلاً “او روز سختی داشته جای تعجبی نیست که امروز اینگونه برخورد کرد”)
– کمی عقب نشینی کردن و یا انجام یک حرکت فیزیکی (مثلاً یک پیاده روی کوتاه در زمان ناهار)
– کمک گرفتن از روابط اجتماعی (مثلاً قرار گذاشتن و صحبت کردن با یک دوست)
افزایش هوش عاطفی در کودکان:
دوست دارید کودکان کلاس شما چه احساسی داشته باشند؟ بیشتر دانش آموزانی که احساساتشان به صورت شادی، امنیت، آرامش، کنجکاوی و به طور کلی به شکلی مثبت نشان داده می شود در یادگیری موفق تر هستند. البته همیشه در این مورد استثنا هم وجود دارد. برای مثال: حس هیجان زدگی خیلی زیاد (بالاترین درجه رنگ زرد جدول) موجب ایجاد چالش عدم تمرکز روی انجام تکالیف میشود. با این وجود حتی موقعیت هایی هم وجود دارند که حس ناخشنودی، بسیار سودمند و کمک کننده است. برای مثال: یک موقعیت تا حدودی ناامید کننده ممکن است که به کودک کمک کند تا با پشتکار بیشتری کارش را پیش ببرد و برخی از ناراحتی ها (که با حس دلسوزی و همدردی همراه است.) برای پرورش حس همدلی در کودکان، بسیار مهم و حیاتی می باشند. همانطور که ما نمیخواهیم احساسات ناخوشایند در فرزندانمان پرورش یابند، باید راهکارهایی پیش روی آنها قرار دهیم تا این احساسات را بپذیرند و اگر برایشان پیش آمد بتوانند آنها را کنترل کنند. به علاوه با کمک “تابلو احساسات” دانش آموزان می توانند هوش عاطفی خود را پرورش دهند. در ادامه مثالهایی در این رابطه آورده شده است که با هم آنها را بررسی می کنیم.
تلفیق هوش عاطفی با تمرینات مدیریت کلاسی
مربیان میتوانند از هوش عاطفی خودشان برای پذیرش تجربیات احساسی کودکان و همینطور برای آگاهی از چگونگی مدیریت کلاس استفاده کنند. برای مثال با شناخت علائم یک احساس در کودک، مربی میتواند کمک کند تا او تجربیات فیزیکی احساسش را با کلمههای جدید روی تابلوی احساسات تطبیق دهد. (مثل احساس ناامیدی، آزردگی و آرامش). مربی میتواند بگوید: “می بینم که اخم کردی و دست به سینه وایستادی! من زمانی این کار را انجام میدهم که احساس ناامیدی یا آزردگی میکنم. به نظر می آید که در حالت قرمز باشی. چه احساسی داری؟ چه اتفاقی افتاده است که باعث شده این احساس به تو دست بدهد؟”
شناخت و گفتگو با کودکان در مورد احساسات شان، خود کنترلی و خود تنظیمی را در آنها نهادینه میکند. همچنین مربیان با استفاده از این اطلاعات میتوانند زمانی که یک فعالیت کلاسی نیاز به اصلاح دارد را تشخیص دهند. و کودکان را به روش بهتری مشغول کنند. برای مثال: فعالیتی که نیاز دارد کودکان شکلهای پیچیدهای را با قیچی بچینند، ممکن است برای آنها بسیار چالش انگیز باشد به نحوی که آنها را به سوی ناامیدی سوق دهد و به حمایت بیشتری نیاز داشته باشند. به همین ترتیب افزودن ابزار و مواد بیشتر و متنوع تر به میز فعالیت ممکن است برای کودکی که احساس خستگی(رنگ آبی) میکند، جذاب (رنگ زرد) به نظر آید.
استفاده از موسیقی و حرکت در زمان فعالیتهای گروهی و آزاد کردن انرژی بچهها به شیوهای مناسب میتواند کودکان هیجان زده و پرانرژی (زرد) را به آرامش (سبز) دعوت کند. اگر کودکان صبحها در زمان ورود، اضطراب جدایی را تجربه میکنند، مربیان می توانند از اجرای نمایش های دونفره استفاده کرده و بفهمند کودکان چگونه میتوانند زمانی که دوستانشان احساس تنهایی میکنند، به آنها کمک نمایند. به همین صورت کودکان تجربهی همدلی را با حمایت از دیگری تمرین میکنند.
پرورش هوش عاطفی از طریق داستان خوانی
مربیان با انتخاب دقیق داستانهایی که برای کودکان می خوانند، میتوانند به گسترش آگاهی کودکان از احساسات، کمک کنند. همینطور با استفاده از قصه خوانی، کلمات جدیدی برای ابراز احساسات به کودکان معرفی می کنند و سپس احساساتی که در داستانها هستند را به موضوعات کلاس ربط میدهند برای مثال: کلماتی مثل عصبی و شجاع در داستانی که تمرکزش بر رفتن به مطب دکتر است، به خوبی جا میافتند.
زمانی که کلمهی جدیدی برای معرفی یک احساس به کودکان میگویید، در نظر داشته باشید که تعریفهای مناسبی را نیز برای فهم بهتر آنها ارائه دهید. برای مثال بگویید: نا امیدی به این معنی است که تو احساس ناراحتی میکنی، زمانی که چیزی آنطور که میخواهی پیش نمیرود. کلمهی جدید را با کلمات مشابه جفت و جور کنید. (نا امیدی یک کلمهی آبیه مثل ناراحتی).
استفاده از تابلوی احساسات در زمان بلندخوانی یک داستان، به کودکان کمک میکند تا احساسات شخصیتهای داستان را مشاهده کرده و تمرینی برای به کار بردن هوش عاطفی می باشد. فتوکپی از عکسهای شخصیتهای داستانی میتواند روی تابلوی احساسات قرار بگیرد. و زمانی که احساسات شخصیت در طول داستان تغییر میکند، آن عکس بین رنگها حرکت کند.
فکر کردن کودکان به چگونگی احساسات شخصیتهای داستان و اینکه چه عکسالعملی نشان میدهند به آنها کمک می کند تا آمادگی بهتری برای درک احساسات و رفتارهای خودشان داشته باشند.
پرورش هوش عاطفی به ما این توانایی را می دهد تا مدیریت مؤثرتری بر احساساتمان داشته باشیم، همچنین از عکسالعمل های نا بجا و شدید جلوگیری میکند. برای مثال از کوره در رفتن با جرقهای کوچک.
“RULER” از طریق روشهای متفاوت در گفت و گو با کودکان و معرفی لغات جدید برای احساسات، به مربیان کمک میکند.
استفاده از سوالات از پیش تعیین شده برای کمک به کودکان در کشف احساسات در طول داستان خوانی و هدایت کردن بحث و گفت و گو با کودکان در طول روز.
نمونه سوالات از پیش تعیین شده:
شناخت: این شخصیت چه احساسی دارد؟ چطور فهمیدی که چنین احساسی دارد؟ میتوانی به من حالت صورتش را نشان بدهی؟
درک کردن: چه اتفاقی افتاد که باعث شد چنین احساسی داشته باشد؟ چه اتفاقی باعث میشود که تو نیز چنین احساسی داشته باشی؟
نام گذاری: تو این شخصیت را با این احساس کجای تابلوی احساسات قرار میدهی؟ اسم این احساس چیست؟
بیان کردن: شخصیت داستان وقتی که آن حس را داشت چه کاری انجام داد؟ تو چه کاری میتوانی انجام دهی وقتی دوستت این احساس را دارد؟ وقتی خودت این احساس را داری چه کاری انجام میدهی؟
راه دیگری که مربیان میتوانند با آن هوش عاطفی را در برنامه روزمره کلاس بگنجانند، به اشتراک گذاشتن داستانهایی در مورد احساسات خودشان است. شنیدن تجربیات احساسی دیگران به کودکان کمک میکند راههای مفیدی برای بیان احساسات خود و کنترل آنها بیاموزند.
مربیان میتوانند در ابتدای صبح ،زمان چاشت و یا هنگام وعدههای غذایی، داستانهای کوتاه (۲ تا ۳ دقیقهای) مناسبی را در گروه های کوچک یا بزرگ، با کودکان به اشتراک بگذارند. مربی می تواند تعریف کند که یک احساس چه شکلی دارد و چه اتفاقی افتاده که این احساس به او دست داده است و او چگونه آن را بیان و کنترل کرده است. به این ترتیب او میتواند محیط کلاس را به گونهای ترتیب دهد که کودکان احساس حمایت کنند و به راحتی تجربیات احساسی شان را در کلاس به اشتراک بگذارند.
مثالی از یک داستان شخصی مناسب:
“زمانی که من هم سن شما بودم و حسابی ترسیده بودم را به خاطر می آورم. من از سگ همسایه میترسیدم او هر زمان که از کنار خانهی آنها میگذشتم پارس میکرد. با شنیدن صدای سگ، چشمهایم از ترس بیرون میزد ومیتوانستم تنش را در شانههایم احساس کنم و بعد با بیشترین سرعتی که میتوانستم از پشت خانهشان میدویدم. بعضی وقتها حتی خواب میدیدیم که سگی دنبالم کرده است. پس تصمیم گرفتم این موضوع را با مادرم در میان بگذارم. زمانی که احساس ترس میکنی، صحبت کردن با فردی دیگر، یکی از کارهایی است که میتوانی انجام دهی. مادرم اول من را محکم در آغوش گرفت و این به من کمک کرد تا احساس بهتری داشته باشم. او به من گفت که سگ همسایه را از نزدیک دیده و اسمش جک است. مادرم به من گفت که مرا پیش او خواهد برد تا ببینمش. من اول نمیخواستم او را ناز کنم. اما بعد از مدتی دمش را لمس کردم. همسایهمان به من گفت که پارسهای جک یک جورسلام کردن بوده که میشنیدی. و بعد از آن من دیگر هیچوقت از جک نترسیدم.”
البته که هدف از به اشتراک گذاشتن داستان با کودکان فقط گوش دادن به خاطره ما نیست. خاطرات شخصی مربیان باید به معرض گفت و گو گذاشته شوند مثل داستانهایی که در کلاس بلند خوانده میشوند و از کودکان باید درخواست کرد که در صورت تمایل، داستانهای خودشان زمانی که آن احساس را داشتهاند را به اشتراک بگذارند و تعریف کنند که چه کاری برای بهتر کردن احساسشان انجام دادهاند.
تشویق کردن کودکان به اینکه اسم یا عکس خودشان را روی تابلوی احساسات قرار دهند، کمک می کند تا کودکان فکر کنند چه احساسی دارند و چرا این گونه حس میکنند؟ و چگونه میتوانند آن را به صورت مناسبی ابراز و کنترل کنند.
پرورش هوش عاطفی در طول روز
مربیان میتوانند با تلفیق RULER در متن فعالیتهای کلاسی، هنر و خلاقیت، موسیقی، حرکت و … مهارت استفاده از آن را در کودکان تقویت کنند. در ادامه مثالهای کوچکی را در این رابطه آوردهایم.
- تلفیق احساسات سبز (خشنودی با سطح انرژی پایین) با فعالیتهای هنر و خلاقیت، مثل: نقاشی کشیدن با آرامش در حالی که نفسهای عمیق میکشند و موسیقی ملایمی گوش آنها را نوازش میدهد.
- دعوت کودکان به تمرین احساسات زرد (خشنودی با انرژی بالا) مثل: رقصیدن با موسیقی هیجانی(تند). بعد از اینکه بچهها به اندازه کافی رقصیدند و ضربان قلبشان بالا رفت از بچهها بخواهید که دستشان را روی قفسه سینهشان قرار دهند و تپش قلبشان را احساس کنند. میتوانید در مورد ضربان قلب و اینکه چگونه میزان انرژی را در بدن نشان میدهد، با آنها صحبت کنید. (برای تمرین ریاضی هم میتوانید از این موضوع استفاده کنید. ضربان قلب چندتا از بچهها را در زمان استراحت و بلافاصله بعد از رقص و جنب وجوش اندازه بگیرید و بعد با اعداد به دست آمده نموداری را با بچهها درست کنید.)
- با استفاده از نقش بازی کردن و وانمود کردن، میتوانید روشهای درست ابراز احساسات را وقتی که آبی و قرمز هستند تمرین کنید. میتوانید واکنشهای کودکان را به صورت نمایش هدایت کنید و مدل بیان احساسات مناسب را با بچهها طراحی کنید.
- پر کردن تابلوی احساسات توسط بچهها را با فعالیتهای روزمره کلاسی تلفیق کنید. (زمانی که بچهها از راه میرسند و زمان کارهای گروهی) کودکان را به قرار دادن اسم و عکسشان روی تابلوی احساسات و رنگی که قابل دیدن برای همه است تشویق کنید. این کار به آنها کمک میکند تا فکر کنند چه احساسی دارند و چرا و چگونه می توانند به صورت مناسبی آن را بیان کرده و احساساتشان را کنترل کنند.
نتیجه :
در ادامه آموزش RULER و نهادینه کردن تابلوی احساسات در تمرینهای کلاسی، مربیان باید زمانی را برای گفت و گو با همکاران در مورد مفیدترین راه های بیان احساسات کودکان در کلاس، اختصاص دهند. چگونه کودک میتواند به صورتی مؤثر و ایمن، عصبانیتش را در کلاس بیان کند؟ آیا این درست است که کودک بگوید: “من عصبانیم!”. شاید! آیا این درست است که کودک، فرد دیگری را در کلاس هل دهد؟ احتمالا نه! وجود این گفت و گوها در میان مربیان و همچنین در میان گذاشتن آنها با والدین برای به وجود آوردن قانون و مقرراتی مربوط به احساسات در محیط آموزشی ضروریست. همچنین باید این قانونها را به صورت مؤثری به کودکان نیز آموزش داد.
برای به اشتراک گذاشتن تابلوی احساسات با خانوادهها زمان بگذارید و به آنها اجازه دهید بدانند چگونه از آن استفاده میکنید. همچنین راهکارهایی برای ارتباط بهتر والدین با بچهها و صحبت از احساساتشان در خانه به آنها پیشنهاد دهید.
با گذراندن این چند راه حل ساده ،میتوانیم هوش عاطفی کودکان را پرورش داده و به صورت مثبتی به آنها کمک کنیم تا در محیط آموزشی و زندگی متعهد و مسئولیت پذیرباشند.
منبع: مجله Young Children/ March 2017
نویسندگان: SHAUNA L. TOMINEY, ELISABETH C. O’BRYON, SUSAN E. RIVERS, SHARON SHAPSES
ترجمه و تنظیم: روشنک رشیدپور، ژاله فولادی
ویرایش و تنظیم: مهرا جلیلی