خلاصه ای از جلسه ی بررسی و تامل-پاییز 1401
این کارگاه در دو جلسه در مهر و آبان، با شرکت حدودا” 45 نفر از مربیان و کادر آموزشی تشکیل شد.
در این جلسات، به بررسی اصول پایه ای پرداخته شد. به طور خلاصه به بررسی این اصول می پردازیم:
1- ایجاد اعتماد در برابر بی اعتمادی:
کودکان نیاز دارند تا در دنیای امن زندگی کنند و یکی از مولفه هایی که احساس امنیت را در کودکان ایجاد می کند صداقت و راستگوئی هست.مهد کودک به عنوان اولین محیط آموزشی کودک است و مهم است که آموزش بر پایه ی صداقت باشد و کودکان را با این فکر که کودک هستند و متوجه نمی شوند فریب ندهیم و خلاف واقع نگوئیم .دروغ به عنوان تجربه ی بد حس اعتماد را در کودکان از بین می برد.
2- ایجاد حس مشارکت در برابر رقابت:
بسیار حائز اهمیت هست که کودکان را در کنار هم قرار دهیم نه در مقابل هم و فعالیتهای را طراحی کنیم که همگی تلاش کنند تا یک فعالیت جمعی و مشارکتی را با همراهی همدیگر انجام دهند و همینطور دخترها را هم در مقابل پسرها قرار ندهیم و حس رقابت و مقایسه در آنها ایجاد نکنیم و به طور کلی کودکان را با یکدیگر مقایسه نکنیم.
3- عدم انکار احساسات بچه ها به همراه سوال پرتکرار نحوه ی برخورد با کودکی که کتک میزند:
احساسات کودکان را درک و تائید کنیم. مثلا” اگر کودک عمدا” کتک میزند، صورت مسئله را پاک نکنیم. نگوئیم تصادف کردین، نزد و…با این کار احساسات کودکی که کتک خورده را انکار کردیم و به طور غیر مستقیم از کودکی که کتک زده حمایت کردیم که این مسئله باعث تقویت رفتار کتک زدن کودک می شود.
گاهی کتک زدن موقعی اتفاق می افتد که شما در صحنه حضور دارید و می توانید دستان کودک را بگیرید و بگوئید ما اجازه نداریم کسی را بزنیم و بگوئید جبران کند و از کودکی که کتک خورده معذرت خواهی کند. کمی که از این اتفاق گذشت و اوضاع بهتر شد و خشم و عصبانیت کودک فروکش کرد، کودکی که کتک زده را برای گفتگو دعوت کنید و با او صحبت کنید.
انسانها هر عملی که انجام می دهند برای برآورده کردن یک نیازی هست و برای اینکه تغییر پایدار ایجاد کنیم به لایه های زیرین می رویم.
اول “مشاهده “ی خودتان را بگوئید که مثلا” من دیدم که موقع بازی کردن به صورت السا زدی.
مرحله ی بعدی بررسی کردن “احساس” کودک در آن موقع هست.آن موقع چه حسی داشت که السا را زد؟ اگر نتوانست در مورد احساسش صحبت کند،شما کمکش کنید و احساسش را حدس بزنید و بپرسید اون موقع عصبانی بود؟
قدم بعدی پیدا کردن “نیاز” کودک هست.مثلا” در اینجا چه نیازی در کودک برآورده نشده است که کودک احساس عصبانیت کرده و کتک زده است. آیا اسباب بازی می خواسته و به جای مطرح کردن خواسته، کتک زده است؟می توانیم بپرسیم که اون لحظه به چی نیاز داشتی که عصبانی شدی؟ اگر جواب نداد،حدس بزنیم و بپرسیم که اسباب بازی می خواستی ؟ با کودک همدلی کنیم که من می فهمم که عصبانی شدی چون میخواستی با اون اسباب بازی، بازی کنی.در اینجا همدلی به معنای تایید کار کودک نیست بلکه به معنی این است که ما حس کودک و نیاز کودک را درک کردیم.بعد در مورد اینکه اجازه نداریم کسی را بزنیم و دستای ما دستای مهربونی هست صحبت می کنیم و می پرسیم از این به بعد وقتی اسباب بازی می خواستی، به جای زدن چه کار دیگه ای میتونی انجام بدی؟ (یاد دادن مهارت حل مسئله) و اگر باز هم جواب نداد یا جواب مناسبی نداد خودمان می توانیم پیشنهاد دهیم که میتوانی با دوستت صحبت کنی که میتونه اسباب بازی رو به تو بده؟ یا اینکه میتونین شراکتی بازی کنین؟ یا اینکه نوبتی بازی کنین؟
و بعد بگویید اگر دوستت قبول نکرد می توانی بیایی و باهم مشورت کنیم تا ببینیم چکار می توانیم انجام دهیم و اگر در چنین موقعیتی به شما مراجعه کرد شما دوستش را صدا کنید و نیازهای هر دو را در بیاوردید و باهمدیگر راهی پیدا کنید تا نیازهای هر دو برآورده شود.یعنی کودک اول خودش سعی می کند مسئله را حل کند و اگر موفق نشد از شما مشورت می گیرد و از همان ابتدا به سراغ شما نمی آید. علاوه بر اینها در اینجا لازم هست روشهای کنترل خشم را هم به کودک یاد دهید که وقتی عصبانی شد بین خشم و عملش فاصله دهد و چند تا نفس عمیق بکشد،آب بخورد و همچنین با کودکی که کتک خورده هم بعد از کمی صحبت کنید و دفاع را یاد دهید که اگر کسی خواست بزند بگوید تو اجازه نداری من را بزنی،دستانش را بگیرد و فاصه بگیرد.
لازم هست خودتان هم دقت کنید و ببینید کودک در چه موقعیتهایی می زند و علت زدنش چیست. گاهی کودک موارد کتک زدنش زیاد است ولی وقتی دقت می کنیم به دلیل یا دلایل محدودی می رسیم. کودکانی که کتک میزنند لازم هست والدینشان را هم به مشاوره دعوت کنید تا دلایلی که باعث تقویت کتک زدن می شود هم ریشه یابی شود و والدین هم روش برخورد مناسب با کتک زدن کودک را آموزش ببینند.
در ضمن وقتی که کودک در موقعیت زدن قرار گرفت و نزد، مچ گیری مثبت کنید و از اینکه نزده وبرخورد مناسبی داشته تشویقش کنید و می توانید برای زدنش هم پیامد در نظر بگیرید و از قبل پیامد کتک زدن را به کودک بگوئید.
4- استقلال کودک:
اجازه دهیم کودکان خودشان کارهایشان را انجام دهند، کودکی که توانایی غذا خوردن دارد ما قاشق در دهانش نکنیم یا کیفشان را باز نکنیم و غذایشان را روی میز نگذاریم یا وسایلشان را جمع نکنیم، اگر نیاز به کمک دارند هر بار همراهی شان کنیم و آموزش دهیم.
5- خوب بودن بچه ها را مشروط نکنیم:
همه ی بچه ها خوبند ولی ممکن است کارهایشان خوب نباشد بنابراین به جای گفتن اگر بچه ی خوبی باشی…بگوییم وقتی فلان کار را انجام دادی بعدش می توانی….
6- در کودکان ایجاد وسواس پاکیزگی نکنیم و همه چیز را کثیف معرفی نکنیم:
مثلا موقع گل بازی دستانشان کثیف نشده است بلکه گلی شده است.
7-عدم استفاده از واژه ی خاله:
از نظر تربیت جنسی درست نیست که ما غریبه ها را به فرزندمان خاله و عمو معرفی کنیم. بهتر است خودتان و دیگران را با اسم کوچک به بچه ها معرفی کنید مثلا” به جای خاله مریم بگوئید مریم جون.
8-تعریف از ویژگی های درونی کودکان به جای خصوصیات ظاهری:
به جای تعریف از کیف و کفش و موها و ظاهر کودک بهتر است از خصوصیات درونی کودکان تعریف و تمجید کنید تا کودک فکر نکند که علت اینکه مورد توجه هست به خاطر ظاهرش هست ولی مثلا” می توانید از لبخند زیبای کودک تعریف کنید. اگر به عنوان والدین هستید مهم هست که کودک حس پذیرفتنی بودن را از شما بگیرد مثلا” دختر زیبا و قشنگ شما هست ولی زیباترین نیست. از واژه ی “ترین ” استفاده نکنید.
9-استعداد یابی کودکان:
به علایق و توانایی های کودکان دقت کنید و اینها را به والدین کودک گزارش دهید.
10-عدم حذف نقش پدر در امور تربیتی کودکان:
پدر و مادر هر دو در تربیت فرزندان باید نقش داشته و هماهنگ باشد لذا توجه داشته باشید که مخاطب ما والدین کودک هست و این اصل را موقع دعوت به مشاوره هم رعایت کنید که مخاطب ما فقط مادر کودک نیست، بلکه والدین کودک هست ولی اگر بنا به هر دلیلی امکان همراهی یکی از والدین فراهم نیست، در این صورت حضور یکی از والدین اشکالی ندارد.
11- اصول قصه گفتن:
موقع قصه گفتن با کودکان تماس چشمی داشته باشید. تن صدایتان را بالا و پایین کنید. فاصله ی نشستن خودتان و بچه ها را جوری تنظیم کنید که کودکان کتاب قصه و تصاویر را ببینند. از قبل قصه ها را بخوانید و اگر جاهایی از قصه نیاز به تغییر داشت را تغییر دهید.قبل از قصه گفتن ایجاد علاقه مندی کنید و سوال بپرسید و وسط قصه هم می توانید سوال بپرسید و در انتها هم در مورد پیام آموزشی قصه صحبت کنید و حتی می توانید قصه ها را نقد کنید.
12-دقت در روند رشد همه ی کودکان :
هر چند وقت یک بار در مورد کودکان کلاستان با والدینشان صحبت کنید. بعضی از کودکان زود پیشرفت می کنند و بعضی ها هم ثابت می مانند و در بعضی کودکان ممکن است شاهد پسرفت باشیم.ما هر کودکی را با خود قبلی اش مقایسه می کنیم و این تغییرات را به والدین اطلاع می دهیم.
برگزار کننده دوره: سرکار خانم شهین شفیعی(روانشناس)