قصه: شنگال
شنگال چیزی است بین قاشق و چنگال؛ نه قاشق است و نه چنگال. نه قاشق ها او را در جمع خود میپذیرند نه چنگالها. او روی میز غذا جایی ندارد و بسیار تنهاست.
او برای پذیرفته شدن در بین قاشقها و چنگالها سعی میکند خود را شکل آنها در آید. اما تلاشهایش برای تغییر دادن خود بیفایده است.
سرانجام روزی پای یک بچه کوچولو که تا حالا از قاشق و چنگال استفاده نکرده است سر میز باز میشود و به چیزی احتیاج دارد که بتواند به راحتی غذا بخورد؛ به چیزی که کمی قاشق باشد کمی چنگال؛ چیزی که هم خاصیت و ویژگیهای قاشق را داشته باشد هم چنگال را؛ کاری که نه قاشقها از پس آن برمیآیند و نه چنگالها و فقط و فقط یک شنگال میتواند از پسش برآید.
داستان به تفاوتهای فردی و تواناییهای منحصر به فرد افراد ارج میگذارد و وجود تفاوتها را به عنوان یک نقطه قوت در یک گروه یا جامعه معرفی میکند. این کتاب به کودکان به ویژه کودکانی که متفاوت هستند، اعتماد به نفس میدهد.
قصه گویی دارای سه ارزش مهم است:
قصه گویی از روی میل و علاقه، تصویرهای ذهنی و تجسم فکری را جهت می دهد و به تخیل قصه گو و شنونده دامن می زند.
قصه گویی کمک می کند کودکان سنت ادبیات شفاهی را درک کنند و گذشته را بفهمند.
قصه گویی به بزرگسالان فرصت می دهد پای کودکان را به میدان تجربه های ادبی بکشانند بی آن که پایبند به کتاب باشند.
قصه گو ها با استفاده از کنش ها و حرکت اندام ها، کودکان را در داستان درگیر می کنند. هنگامی که بزرگسالان قصه می گویند کودکان قصه را کار با ارزشی به شمار می آورند و برانگیخته می شوند که خود نیز قصه بگویند.
گستره قصه گویی چیست؟؟
گستره قصه گویی به اندازه ای است که نمی توان آن را دست کم گرفت. بخش گفتن قصه ، روی مهم ترین جنبه آن انگشت می گذارد اما در عین حال، شامل گوش کردن، تصور کردن، اهمیت قائل شدن، قضاوت کردن، خواندن، مناسب سازی، خلق کردن و مشاهده کردن و به خاطر سپردن و برنامه ریزی است.”