زبان آموزی :
قصه : قورباغه می ترسد.
مقطع آمادگی و پیش آمادگی
کتاب «قورباغه می ترسد» داستانی بامزهای است درباره ترس کودکان نوشته ماکس فلت هاوس نویسنده و تصویرگر برنده جایزه هانس کریستین اندرسن.
شب است و قورباغه در رختخوابش دراز کشیده است. اما نمیتواند بخوابد چون از توی کمد و از زیر تختش صداهای عجیب و غریبی میشنود. او فکر میکند که یک شبح زیر تختش است برای همین فرار میکند و خود را به دوستانش میرساند. اردک و خوک در ابتدا حرف قورباغه را باور نمیکنند اما با شنیدن صداهای عجیب و غریب آنها هم حسابی میترسند.
این داستان به زبان ساده به مسالهی ترس میپردازد. قورباغه از اشباح و هیولاها میترسد. دوستانش در ابتدا میگویند که به این چیزها باور ندارند و از آن نمیترسند، اما این ترس به آنها هم سرایت میکند. در پایان داستان کودک درمییابد که هر کس از چیزی میترسد؛ از تاریکی، ترس از تنها شدن یا ترس از دست دادن کسانی که دوستشان داریم… اما خوب است که ما درباره ترسهایمان صحبت کنیم. شاید آنها بتوانند به ما کمک کنند تا بر آنها غلبه کنیم.
قصه گویی دارای سه ارزش مهم است:
قصه گویی از روی میل و علاقه، تصویرهای ذهنی و تجسم فکری را جهت می دهد و به تخیل قصه گو و شنونده دامن می زند.
قصه گویی کمک می کند کودکان سنت ادبیات شفاهی را درک کنند و گذشته را بفهمند.
قصه گویی به بزرگسالان فرصت می دهد پای کودکان را به میدان تجربه های ادبی بکشانند بی آن که پایبند به کتاب باشند.
قصه گو ها با استفاده از کنش ها و حرکت اندام ها، کودکان را در داستان درگیر می کنند. هنگامی که بزرگسالان قصه می گویند کودکان قصه را کار با ارزشی به شمار می آورند و برانگیخته می شوند که خود نیز قصه بگویند.
گستره قصه گویی چیست؟؟
گستره قصه گویی به اندازه ای است که نمی توان آن را دست کم گرفت. بخش گفتن قصه ، روی مهم ترین جنبه آن انگشت می گذارد اما در عین حال، شامل گوش کردن، تصور کردن، اهمیت قائل شدن، قضاوت کردن، خواندن، مناسب سازی، خلق کردن و مشاهده کردن و به خاطر سپردن و برنامه ریزی است.”