شناخت خلق و خو و سرشت کودکان
محققان و تئوری دان هایی که بر نقش وراثت در رشد و تحول کودک تاکید می کنند معتقدند که هر کودک با مجموعه ای از خصوصیات شخصیتی به دنیا می آید که توماس و چس (1977) آن را سرشت یا خلق و خو نامیده اند. این خصوصیات نقش مهمی در شکل دهی شخصیت آینده کودک ایفا می کنند.
طریق خاصی که کودکان نسبت به انسانها و رخدادهای پیرامونشان پاسخ می دهند سرشت یا خلق و خو نام دارد. با وجود آنکه سرشت چیزی است که فرد با آن به دنیا می آید و همیشه با او باقی خواهد ماند، اما عواملی می توانند بر سرشت تاثیر بگذارند. سرشت در واقع مجموعه ای از نه ویژگی شخصیتی است.
این ویژگیها عبارتند از:
آیا کودک دائم وول می خورد یا آرام می نشیند و تماشا می کند؟ آیا با آرام نشستن مشکل دارد؟
میزان تمرکز و توجه او چقدر است؟ آیا با یک صدا یا محرک دیگر به سرعت حواسش پرت می شود؟
آیا نسبت به هر محرکی به شدت عکس العمل نشان می دهد؟ آیا لذت و ناراحتی را با شدت و هیجان نشان می دهد؟
عملکرد بیولوژیکی او مانند خواب و خوراک و دفع ، چقدر منظم و قابل پیش بینی است؟ یا اینکه کاملاً غیر قابل پیش بینی است؟
آیا فرد به آسانی خود را با شرایط و افراد جدید وفق میدهد؟ یا با کوچکترین تغییر در عادات روزمره دچار مشکل می شود؟ آیا زمان زیادی طول می کشد تا با شرایط جدید کنار بیاید و احساس راحتی کند؟
آیا می تواند برای رسیدن به نیازهایش صبر و پایداری از خود نشان دهد؟ آیا آنقدر بر سر کاری می ماند تا آن را تمام کند یا نیمه کاره کارها را رها می کند؟ آیا هنگامی که کسی مزاحم فعالیتی که کودک در حال انجامش است، می شود، شدیدا به هم میریزد و عکس العمل نشان می دهد؟
کودک چقدر به محرکهای فیزیکی حساس است؟ میزان تحریک پذیری او بر اثر صداها، مزه ها، بوها، درجه حرارت و تماس لمسی، چقدر است؟ آیا در خوردن مشکل پسند است یا تقریباً همه چیز می خورد؟ آیا جنس پارچه ها یا لباس های خاص او را آزار می دهند و او به شدت واکنش نشان میدهد؟ بطور کلی آیا به شدت حساس است؟
قابلیت کناره گیری یا نزدیک شدن به شرایط جدید:
آیا کودک به راحتی و با علاقه به موقعیت ها و افراد جدید نزدیک میشود؟ یا اکراه دارد و مقاومت می کند و خود را کنار می کشد؟
آیا بطور کلی از روحیه شادی برخوردار است و مثبت نگر است ؟ آیا بر جنبه های مثبت زندگی تمرکز می کند و نیمه پر لیوان را می بیند یا منفی نگر است و معمولاً نیمه خالی لیوان را می بیند ؟ آیا بطور کلی فردی جدی است؟
هنگامیکه ویژگیهای فوق به روش های مختلف با هم تلفیق می شوند سه نوع شخصیت را می سازند:
- کودکان آسانگیر که اغلب آرام، خوشحال، سازگار، منظم در عادات خورد و خوراک دارای روحیه مثبت وعلاقمند به تجربیات جدید می باشند. این کودکان به راحتی با دیگران کنار می آیند. حدود 21 % بچه ها در این دسته قرار می گیرند.
- کودکان سختگیر و مشکل که فعال، حواس پرت (انحراف توجه بالا) ، منفی نگر و سختگیر، دارای روحیه متغیر (لحظه ای شاد و لحظه ای دیگر ناراحت)، پر سر و صدا، آستانه احساسی پائین، دمدمی مزاج و نامنظم می باشند. از انسانها و موقعیت های جدید ترس دارند و براحتی عصبانی میشوند. حدود 10% از بچه ها در این دسته هستند.
- کودکان دیر جوش و محتاط که دارای سطح فعالیت کند و آرام و کم تحرک می باشند، معمولا خود را کنار می کشند و در سازگاری با محیط و اطرافیان کند عمل می کنند. معمولا نسبت به چیزهای تازه عکس العمل منفی نشان می دهند. اما پس از گذشت زمان و کسب تجربه رفته رفته عکس العمل های مثبت تری از خود بهروز میدهند. این کودکان نیازمند زمان و دادن آگاهی از قبل می باشند. حدود 15% کودکان در این دسته قرار دارند.
برخی از افراد هم در بین این مراحل قرار می گیرند یا دارای دو نوع خلق و خو می باشند. بسیار مهم است که والدین و اطرافیان و مربیان این ویژگیها و سرشت کودک را بشناسند و شرایط زندگی و خلق و خوی خود را با آن جور کنند تا کودک بتواند به طریق امن و سالمی به رشد و تحول خویش ادامه دهد.
والدینی که نسبت به سبک سرشتی فرزندشان حساس هستند و قادرند نقاط قوت منحصر به فرد کودکشان را تشخیص دهند، زندگی بهتری خواهند داشت. برای مثال به هنگام رویارویی با یک موقعیت جدید والدین یک کودک دیر جوش لازم است صبور بوده و وقت بیشتری برای ارزیابی موقعیت به کودک خود بدهند. یک کودک سختگیر ممکن است نیاز فوری داشته باشد رفتار مورد انتظار را تمرین کرده تا بتواند با موقعیت جدید کنار آید.
والدین و مراقبان باید به خاطر بسپارند که:
کودکان با خصوصیات سرشتی منحصر به فرد به دنیا می آیند.
خود را با خلق و خوی کودک وفق داده و او را تشویق کنند تا با سرعت خاص خودش در کارها موفق شود.
انتظارات خود را واضح بیان کنند. برای او محدودیت و حد و مرز قائل شوند. زیرا در پرورش خود نظمی و خود کنترلی به او کمک خواهد کرد. کودکان را تشویق کنند تا دریافتن راه حل هایی برای مسائل با آنها همکاری کنند.
برقراری ارتباط با یکدیگر را در اولویت قرار دهند، با کودکان به بحث و گفتگو بنشینند و وقت بگذارند. تصمیمات و انگیزه هایشان را توضیح داده و به نقطه نظرات کودکان گوش دهند.
به کودکان بفهمانند که عقاید آنها برایشان محترم است اما در تصمیماتشان قاطع و محکم باشند.
به نقاط قوت فردی هر کودک احترام گذاشته و آنها را با هم مقایسه نکنند.
هر یک از سه نوع سرشت نقاط قوتی دارند. والدین و مراقبان مسئول، خصوصیات مثبت مرتبط با هر نوع سرشت را محترم شمرده و تشویق می کنند.
توجه کنند که نقش الگو بسیار مهم است زیرا کودکان از طریق تقلید و همانندسازی می آموزند.
هنگامی که روش پرورش کودک به طور جدی با خصوصیات سرشتی او سازگار باشد کودک به سوی کمال گام برمی دارد.
اگر سرشت و خلق و خوی کودک مورد احترام قرار نگیرد و مطابق با آن در محیط زندگی و روش تربیتی تغییرات لازم بوجود نیاید کودک دچار ضعف در شخصیت خواهد شد.
مربیان نیز باید از چگونگی خلق و خوی هر کودک مطلع بوده و با ترتیب دادن مراکز رغبتی که برخی فعالیت و پرتحرکی را طلب می کند و برخی آرامش و کناره گیری را، محیطی مناسب برای رشد و پرورش کودکان با هر نوع خلق و خو، فراهم آورند. همچنین با توجه به کودکان سازگار، که اغلب دوست داشتنی ترند و کودکان دشوار که دائم باید مراقبشان بود ، گاه کودکان دیر جوش مورد غفلت قرار گرفته و به نیازهایشان توجه نمی شود.
باید بدانیم که این دسته از کودکان نیز مانند دو دسته دیگر، نیازمند وقت و توجه مربیان و مراقبین می باشند.
منبع:
www.aboutourkids.com
امتیاز کاربران به این مقاله
4.4/5