کودکان و فرهنگ صلح
جنگها در جامعه انسانی شکل گرفتهاند و میگیرند. جنگها مثل زلزله، آتشفشان و برخی حوادث دیگر خود به خود به وجود نمیآیند و از میان نمیروند. انسانها آنها را آغاز میکنند. میتوان گفت در عصری هستیم که جنگ بر تمام کره زمین دامن افکنده و متاسفانه ما در حالی از صلح صحبت میکنیم که هر روز سایهی جنگ سنگینتر میشود هرچند که شاید به ظاهر دیده نشود. با این حال هنوز انسانهایی هستند که زندگی خود را با دغدغه صلح میگذرانند.
استاد نوشآفرین انصاری که جایگاهی ویژه در ادبیات کودکان و ترویج کتابخوانی و کتابداری دارد، الهام و تاثیر زیادی از شخصیت و زندگینامه گاندی و مادر ترزا گرفتهاند و به گفته خودشان “به صورت ناخودآگاه ناقل فرهنگ صلح بودهام و فکر میکنم زنها در گسترش این فرهنگ نقش مهمتری دارند. زیرا با عشق و مهر کامل به جهان کائنات نگاه میکنند.”
تعریف فرهنگ صلح:
صلح، صرفا به معنای نبود جنگ نیست. بلکه به معنای زندگی در شرایط عدالت و رعایت قوانین انسانی مثل برابری، آزادی، درک همدیگر و امنیت است. امنیت به معنای زندگی در شرایط عدم تهدید است. حالا این تهدید هرچه میخواهد باشد: انواع ترس، نگرانی، اضطراب، دلشوره، همه و همه تهدیدی است برای صلح و آرامش انسانها.
صلح در دو شکل وجود دارد: صلح درون و صلح برون. صلح درون، وقتی است که فرد با خودش در آشتی است، احساس میکند انسان خوبی است، خوب کار میکند، نسبت به دیگران احساس محبت میکند و به آنان کمک میکند. چنین فردی با جامعهاش آشتی است و با مجموعهای که در آن زندگی میکند توافق دارد. بدین ترتیب او صلح درون خود را به جامعهاش تعمیم میدهد.
صلح برون، ابعاد فوقالعاده وسیعی دارد و شامل جوامع و ملتهای گوناگون و فرهنگها و دینهای مختلف میشود.
جنگها نیز مانند همهی پدیدههای انسانی، قابل تحلیل و بررسی هستند و میتوان به دقت علل آنها را یافت، ابعاد آنها را مطالعه کرد و به پیشگیری از آنها پرداخت. شناخت گذشته سهم بزرگی در گسترش فرهنگ صلح دارد. این موضوع به ویژه در مورد کودکان و نوجوانان خیلی مهم است که با راهنمایی کتابداران مجرب، کتابهای مناسبی را انتخاب کرده و از سالهای اول تولد تاثیر آنها را بپذیرد.
نمونه کتابهایی برای گسترش شناخت و استحکام فرهنگ صلح در داخل کشور:
- تاریخ ادبیات کودکان در ایران(نشر چیستا)
- مجموعه یازده جلدی فرهنگنامه کودکان و نوجوانان(شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه)
- مجموعه از ایران چه میدانم؟(دفتر پژوهشهای فرهنگی)
ارکان فرهنگ صلح
تفاهم، درک، احترام متقابل، اعتماد و حس امنیت، رکنهای اساسی فرهنگ صلح هستند. در حقیقت فرهنگ صلح یعنی احترام به تنوع و تغییر و آزاد گذاشتن افراد برای به دست آوردن تجربه و اعتماد به خود. بی تردید غول کنکور از دشمنان فرهنگ صلح در بسیاری از خانوادههاست. ولی این مورد جزئی از یک کل است.
هرچه گروههای ترویجی، آموزشی و پژوهشی فعالتر بشوند و نوجوانان و جوانان به کارهای داوطلبانه بیشتری گرایش پیدا کنند امکان رسیدن به فرهنگ صلح بیشتر میشود. ولی متاسفانه یکی از آسیبهای جدی در جامعه ما در راه رسیدن به این هدف، منیتهای شخصی و گروهی ست که به جای وصل، فصل میزاید.
باید کوشش کرد آثار ادبی و هنری مناسبی در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گیرد و مجالس گفت و گو پیرامون آثار تشکیل شود. در این تلاشها لزوما به دنبال کلمه صلح نگردیم، بلکه انسانی را آماده کنیم که در او جوانههای صلحطلبی زیاد باشد. یکی از مهمترین پیامهای ادبیات کودک بحث صلح و یکی از دستآوردهای بزرگ نویسندگان، باقی گذاشتن این احساس پایدار در خواننده است.
سه نمونه ادبی که فرهنگ صلح را نشان میدهند:
- آثار هوشنگ مرادی کرمانی(به عنوان مثال داستان سماور)
- اثر محمدرضا یوسفی با نام “ستارهای با نام غول”
- اثر داوود امیریان با نام “جام جهانی در جوادیه”
صلح فقط نبود جنگ است؟
اینجا سوالی پیش میآید که آیا صلح فقط به معنی نبود جنگ است؟ برای مثال آیا پاکیزگی شهر نشان از صلح نیست؟ آیا بر زمین انداختن هرچیزی که شهر را آلوده کند یک حرکت خصمانه نسبت به سایر شهروندان و محیط زیست نیست؟ فرهنگ شهروندی بخش بزرگی از فرهنگ صلح است.
نگاه جامعه به موضوع تفاوتها از جمله معلولیت به عنوان تفاوت، برای گسترش فرهنگ صلح بسیار مهم است. کتاب “همسازی کودکان معلول با جریان زندگی روزمره” در این مورد ترجمه شده است. هرقدر تفاوتها را بیشتر بشناسیم به آنها بیشتر احترام میگذاریم. هر شناختی تواضع و احترام متقابل را به ارمغان میآورد.
صلح و خانواده:
اگرچه خانواده پایه ترین و کوچکترین نهاد اجتماعی است، اما اصلی ترین آن هم هست. با این وجود نیاز دارد از نهادهای دیگر نیز بهرهمند شود تا بتواند در خدمت جامعه قرار گیرد و در تامین رشد و سلامت جامعه موثر واقع شود. اما سوال اینجاست که وظایف یا نقشهای خاص خانواده در حفظ صلح این نهاد چیست؟
- رفع نیازهای جنسی به صورت باثبات، با حفظ امنیت و آرامش خاطر.
- تامین و رفع نیازهای عاطفی با حفظ ثبات و امنیت. ممکن است نیازهای عاطفی به وسیله فردی در لحظهای رفع شود، اما پایدار و باثبات نباشد و در آن امنیت وجود نداشته باشد.
- خانواده باید بتواند تکیهگاه و پناهگاهی برای اعضای خود باشد.
- زمینه سازی برای تربیت جسمی، عاطفی، روانی، ذهنی و اجتماعی فرزندان.
این نقشهای خانواده به نوعی بر جامعه هم اثر میگذارد. برای مثال وقتی کسی از نظر عاطفی و انسانی احساس آرامش و امنیت کند، آن وقت است که فرد سالمی برای مشارکتهای اجتماعی میشود. دوست داشتن و دوست داشته شدن در نهاد خانواده و جوامع بزرگتر نقش اساسی دارد. دوست داشتن یعنی چه؟ یعنی من تورا همانطور که هستی قبول دارم، به تو احترام میگذارم و به تو اعتماد میکنم، تواناییهای تو را قبول دارم و میپذیرم که تو با دیگری متفاوت هستی و همه مثل هم نیستند. به اندازهای که میتوانی کار به دستت میسپارم و از تو انتظار دارم در آن کار مشارکت کنی.
صلح و مشارکت:
در فرهنگ صلح، مشارکت نقشی کلیدی دارد. مشارکت را باید در تصمیم سازیها دید. وقتی کودکی در تصمیمگیری دخالت نداشته باشد در اجرا هم خودش نمیخواهد حضوری داشته باشد. وقتی نوجوان و کودک در کارها و تصمیمگیریها مشارکت نمیکند، وقتی به سنی رسید که میتواند تصمیمگیری کند، دیگر با خانواده کاری ندارد. در نتیجه به مشارکت باید در بخش فکری اهمیت داده شود و روی آن کار شود. اگر این قسمت درست شد در اجرا به راحتی مشارکت به وجود میآید.
تفکری که بتواند انسان را در کارها مشارکت بدهد، تواناییهایش را قبول کند، به او اعتماد کند و او را همانطور که هست بپذیرد، مسلما حامی صلح است. پایه و اصل مشارکت، پذیرش است. اگر بپذیریم هرکس تواناییها و ضعفهایی دارد، این پذیرش سبب میشود بستری برای مشارکت فراهم شود. امنیت، زمینه ساز صلح است. در درون شرایط صلح است که مشارکت اتفاق میافتد. در نابرابری و در شرایط زور و فشار مشارکت اتفاق نمیافتد.
کودک و حس امنیت:
در نهایت باید گفت رشد واقعی فقط با احساس امنیت به وجود میآید. کودکی که میداند وقتی به خانه برگشت غذایی برای خوردن هست، حتی اگر نان و ماست است، احساس امنیت مادی میکند. کودک وقتی میبیند کسی او را دوست دارد و برای فرد دیگری مهم است، احساس امنیت عاطفی را تجربه میکند. کودک اگر احساس کند میتواند افکارش را بدون بازخواست مطرح کند، یا میتواند درباره مسئله یا واقعه ای که پیش آمده بپرسد، حرف بزند و تنبیه نشود، امنیت فکری پیدا میکند.
تهیه و تنظیم: روشنک رشیدپور
منابع:
کتاب “گفت و گو با زمان” تهیه شده در موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان
کتاب “صلح را باید از کودکی آموخت2” تهیه شده در موسسه پژوهشی کودکان دنیا
مقاله “جهانی شدن حقوق بشر: فرهنگ صلح و روابط بین الملل”